اندر احوالات آنیتا خانوم در یازده ماهگی
سلام دوستان تازه چند دقیقه ای است که انیتا رو خوابوندم. همیشه ساعت یک تا دو شب میخوابه!! بیچاره من و باباش. خدای شکر سرماخوردگی اش خوب شد . ولی خیلی شیطون شده . به همه چیز کار داره . این روزها کارش از کناره مبل گرفتن و ایستادن و چند قدمی با تکیه بر مبل راه رفتن هستش. البته بعضی اوقات از من و یا باباش هم به عنوان تکیه گاه استفاده میکنه. از هفته بعد کلاس های دانشگاه شروع میشه. خدا به داد من برسه! اینم چند تا عکس از آنیتا خانوم طبق معمول بازی آنیتا خانوم با کیف مامان آنیتا با خرگوش کوچولویی که عموش براش آورده ...
روز آنیتا کوچولوی من مبارک
امروز روز تولد حضرت معصومه (ع) و روز دختر است. امروز روز آنیتای من هم است. من به دختر بودن فرزندم افتخار میکنم عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی عرض تبریک به بهترین دختر کوچولوی دنیا ...
آواز خواندن آنیتا
سلام دوستان یک هفته ای است درگیر سرماخوردگی آنیتا هستم خدای شکر الان خیلی بهتر شده ولی هنوز سرفه هاش خوب نشده . زیتروماکسش تموم شد ولی هنوز سرفه هاش خوب نشده. منم از آنیتا انگار ویروسو گرفتم و به شدت مریض شدم تا الان 4 تا پنی سیلین زدم. راستی صدای شبه آواز !! آنیتا رو با هزار زحمت ضبط کردم و در لینک زیر گذاشتم. برای شنیدن صدای آنیتا بر روی جمله صدای آنیتا کلیک کرده و در صفحه ای که باز می شود بر روی کلمه download now کلیک کنید. صدای آنیتا ...
آنیتای من وارد 11 ماهگی شد
سلام دوستان آنیتای من یک قدم دیگه به یک سالگی نزدیک شد. ویژگی های آنیتای من در 10 ماهگی: آنیتا توی این ماه به کمک یک تکیه گاه میتونه وایسه. و خیلی از غذاها رو هم میتونه بخوره. در این ماه آنیتا علاقه خاصی به از پله بالا رفتن و از پنجره بیرون نگاه کردن داره و از کشو لباس خیلی خوشش مییاد. آواز خوندنش هم خیلی جالب شده . صداشو بعدا میزارم تو وبش. اطرافیانش رو هم کامل میشناسه. وابستگیش به من از همه بیشتره و بعد باباش . عاشق بیرون رفتنه. وقتی باباش لباس بیرون می پوشه دیگه نمیخواد بغل من باشه. از درختها که توسط باد تکون میخورن خیلی خوشش مییاد. از نسرون اینو فهمیدم. دیروز هم که پارک رفته بودیم همینطور بود. محو تماشای درختها میشه. ...
عکس های نطنز
سلام دوستان دختر عموی آنیتا، فاطمه جان زحمت کشیدند و عکس هایی رو که در نطنز از آنیتا گرفته بودند برام فرستادن. عکس آنیتا با مامان معصومه(مامان باباش) عکس آنیتا با عمو حسینش در سلطان گور آیاد(ما با خانواده عمه زهرا و عمو حسین رفته بودیم به این مکان. خیلی خوش گذشت) اینم عکس آنیتا با باباجونش(بابای باباش) ...
شیطنت های آنیتای من در ده ماهگی
آنیتای من در این ماه شیطنتهای جدیدی یاد گرفته. اوایل ماه دهم زندگی شاپرک کوچولوی من(در ماه مبارک رمضان) آنیتا از پله یاد گرفت که بالا بره . الان دیگه خیلی حرفه ای این کار رو می کنه. البته خیلی خطرناکه و من بیشتر اوقات تو این مواقع کنارش هستم. البته پایین اومدن براش سخته و من همیشه مواظب این کارش هستم. عکس زیر گواه بر این مطلبه راستی عاشق پنجره آشپزخونه هم شده و مرتب میره پشت پنجره و با پرده بازی می کنه اینم عکس شیطنت آنیتا با جارو برقی ...
نحوه جدید خوابیدن آنیتا
سلام دوستان الان آنیتا خوابیده ولی یک جور خنده دار . منم عکسشو گرفتم. ...
مروارید خوشگل شاپرک من
سلام دوستان دندون آنیتا جونم انقدر بزرگ شده که تونستم عکسشو بگیرم. برای گرفتن جشن دندونش هم منتظرم که مامانمینا که دارن خونشون رو رنگ می کنن سرشون خلوت بشه تا مادرم بتونه بیاد کمک من. فکر کنم تا اون موقع آنیتا32 تا دندون درآورده باشه!! اینم عکس دندون آنیتا یه دندون مامان توی عکس پایین بهتر مشخصه ...
عکس دختر عمه لیلای آنیتای من
سلام دوستان همونطور که گفته بودم دختر عمه ی آنیتا 7 مرداد دنیا اومد .من فکر می کردم اسم کوچولوی لیلا خانم مهرسا میشه آخه اینجوری قرار بود بشه برای همین تو پست های قبل مهرسا نوشتم ولی وقتی رفتیم به دیدنشون معلوم شد نامشون رو ریحانه گذاشتن. ان شالله نامدار باشن. آخه چون سر اذان مغرب و شب 21 ماه رمضان به دنیا اومدن ،مامان و باباش تصمیم گرفتن یکی از القاب فاطمه زهرا رو براشون انتخاب کنن. انشالله زیر سایه فاطمه زهرا و رهرو ایشون باشن. ما هم جمعه11 مرداد رفتیم خونه ریحانه خانوم تا ببینیمشون. ما شالله چقدر نازن. اینم عکس ریحانه خانوم موهای ریحانه خانوم رو میبینید! ماشالله باید گل سر بزنه . ماشالل...